تحولات لبنان و فلسطین

صحنه های خوشحالی مردم شهر ناپل به خاطر قهرمانی تاریخی تیم محبوبشان، دوباره قلب همه فوتبال دوستان را گرم کرد.

اگر به مقاله ها و گزارش های منتشر شده در فضای روزنامه ها، مجلات و یا شبکه های اجتماعی این روزها نگاه کنیم، کمتر چیزی شبیه به «دل‌نوشته» می بینیم. در گذشته یکی از توانایی های اصلی نویسندگان و روزنامه نگاران، نوشته های طولانی، پر آب و تاب و دراماتیک بود و مردم از خواندن و یا شنیدن آن ها ساعت ها و روزها لذت می بردند. اما مردم امروز عوض شده اند. مردم امروز مخصوصاً جوانان آنقدر هر دقیقه در معرض بمباران اطلاعات و سرگرمی ها از منابع مختلف هستند که برایشان سخت شده در خصوص یک چیز برای مدت طولانی ذهن خود را درگیر کنند. مردم امروز پیچیده تر از گذشته هستند و ارزش ها و دیدگاه هایشان آنقدر متنوع شده، که اگر اندکی در جملاتتان از آن ها فاصله بگیرید یا با حرف های قلمبه سلمبه حوصله شان را سر ببرید، می توانند شما را عوض کرده و در کسری از ثانیه خود را مخاطب فضای دیگری کنند.

بعد از قهرمانی ناپولی در سری آ ایتالیا، اولین چیزی که به ذهن یک روزنامه نگار مثل من می رسد، این است که الان وقت نوشتن یک دل‌نوشته است! این اتفاق بزرگ در ایتالیا، تمام مواد لازم برای یک دل نوشته را دارد: یک تیم دوست داشتنی، از یک شهر فوتبالی با مخاطب های دو آتشه، اولین قهرمانی بعد از ۳۳ سال، و اگر این ها را با دیگو مارادونا هم ترکیب کنیم... دیگر از این بهتر نمی شود!

قهرمانی ناپولی چگونه ثابت کرد جهان آنقدرها نیز تغییر نکرده است

مدت ها بود که دیگر دوست نداشتم چیزی به نام دل‌نوشته بنویسم یا بخوانم؛ به خودم گفته بودم که زمانه این چیزها به سر آمده است؛ حتی قهرمانی آرژانتین در جام جهانی هم ذره ای من را از تصمیم ام منصرف نکرد. اما دیدن صحنه های خوشحالی و آتش بازی مردم ناپل از پیر و جوان تا طلوع خورشید، جوانی که روی اسکوتر برقی در خیابان می چرخید و دود مشعل آبی در دستش هوای تازه برای مردم اطرافش بود، خوشحالی ویکتور اوسیمن با آن نقاب زیبای روی صورتش که شبیه به ابرقهرمان هایش کرده، بعد از به ثمر رساندن گل قهرمانی، دیدن پست اینستاگرامی اریک کانتونا در مورد اینکه در اولین فصل فوتبالی بعد از مرگ دیگو مارادونا، چطور آرژانتین قهرمان جام جهانی می شود و ناپولی قهرمان سری آ؛ دیگر از حد توان من برای تحمل اینکه دل نوشته ننویسم خارج بود. من هر روزنامه نگار دیگری را به این چالش دعوت می کنم که این صحنه ها را نظاره کند و بتواند چیزی در این مورد ننویسد. کافی است ببینید که چگونه مردم این شهر یکدیگر را با چند دهه اختلاف سنی در آغوش می کشیدند، مانند سربازانی که شاید همدیگر را نشناسند اما می دانند لذت پیروزی در یک جنگ چیست و باید برادر خود را در آغوش گرفته و با هم اشک شوق بریزند.

از ۱۹۹۰ که ناپولی آخرین بار قهرمان شده بود، خیلی چیزها در جهان و بین انسان ها تغییر کرده، اما سبک زندگی آغشته به فوتبال مردم شهر ناپل و عشق آن ها به تیم شهرشان، قطعاً یکی از این تغییرات نیست.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.